۱۳۸۷ مرداد ۱۶, چهارشنبه

تصورات غلط درباره روابط


انتشار تصورات غلط

روزی برای یکی از دوستانم که به تازگی با خانمی که دوست مشترکمان بود ازدواج کرده بود از طریق ایمیل نوشتم که تو از شوهر قبلی این خانم خیلی بهتر هستی.

پاسخی که من از ایمیل خود بدست آوردم واقعاً جالب بود و توانست چشم های مرا بر روی خیلی از مسائل باز کند. بسیاری از افراد هستند که بدون هیچ گونه تفکری حرف های اشتباه و تصورات غلط دیگران را در مورد رابطه خود گوش می دهند و به همین دلیل بسیاری از بنیان های خانوداگی به دلیل همین مسائل پیش پا افتاده از هم پاشیده می شود. کاری را انجام می دهیم که دیگران را خوشحال کند نه اینکه باعث بهبود در زندگی و روابط فردیمان باشد و این امر درست نیست.

او در پاسخ به نامه من حرف هایی زد که من قسمتی از آنرا برای شما در اینجا ذکر میکنم. (البته قبلاً از خودش اجازه گرفته شده تا نامه اش را با شما در میان بگذاریم.)

"من اعتقادی به تصورات اشتباه مردم در مورد رابطه خودم ندارم؛

ممکن است حق با تو باشد و شاید او استحقاق فرد بهتری از همسر قبلی اش را داشته باشد، اما در مورد اینکه او بهتر است و یا همسر قبلی اش باید بگویم که من به هیچ وجه مسئله برتری انسان ها نسبت به یکدیگر را قبول ندارم. یکی از مشکلات اساسی که در دنیای امروزی وجود دارد این است که بیشتر افراد به تلقین دیگران باور می کنند که برتر و یا پست تر از سایرین هستند.

همه افراد نقاط ضعف و قوت مخصوص به خودشان را دارند و تنها به این دلیل که نقاط قوت افراد با یکدیگر متفاوت است، هیچ وقت نمی توانیم بگوییم که یکی از آنها از دیگری بهتر است یا بدتر. "

او در ادامه تئوری جالب شخصی اش در مورد روابط میان خانم ها و آقایون را توضیح میدهد:

هر رابطه بر پایه 3 اصل بنیادین برقرار می شود؛

این 3 اصل اساسی عبارتند از: تحمل، پذیرش، تساوی


تحمل

اگر افراد قادر باشند تا نقاط ضعف طرف مقابل را تحمل کنند و بر روی نقاط قوت او توجه کنند و ببینند که او چه توانایی هایی دارد آنوقت به راحتی می توانند با یکدیگر به مصالحه و سازش دست پیدا کنند.


پذیرش

با رعایت مورد اول دو نفر به مرحله پذیرش می رسند. طرف مقابل را همانطوری که هست قبول می کنند. می پذیرند که هیچ کدامشان، کامل مطلق نیستند اما به هر حال توانایی هایی دارند که قابل عرضه می باشد. زمانیکه افراد به این نقطه میرسند، می توانند درک کنند که با طرف مقابل برابر هستند. آنها متوجه می شوند که خودشان هم کامل نیستند و می توانند از توانایی های فرد مقابل به عنوان یک نقطه مثبت برداشت کرده و از آن به نفع خود استفاده کنند.


تساوی

بهترین رابطه زمانی شکل می گیرد که طرفین آن از توانایی های یکدیگر استفاده کنند. هر دو نفر به این باور می رسند که هر کدامشان در رشته های خاصی توانایی دارند و می توانند در آن موارد به دیگری کمک کنند. آنها ضعف های یکدیگر را بررسی می کنند و سعی می کنند تا به یکدیگر کمک کنند و دست به دست هم نقاط ضعفشان را به قوت تبدیل نمایند. با انجام این کار تساوی به طور کامل میان آنها برقرار می شود و رابطه شان قدرت می گیرد و می توانند در کنار هم به اهدافشان دست پیدا کنند.

به عقیده من باید سعی کنیم این نگرش را جهانی کنیم اما تصور می کنم که انسان امروزی جرات انجام چنین کاری را ندارد. اگر این دیدگاه، عملی و همه گیر می شد، همه متوجه می شدند که با کمک توانایی هایشان می توانند این امکان را ایجاد کنند که دیگران هم چیزی برای ارائه دادن دارند و به این ترتیب با همکاری متقابل، انسانیت پیشرفت چشم گیری می کرد.


برگردیم به ایمیل اصلی

خوب برگردیم به همان رابطه ای که در ابتدا در مورد آن صحبت می کردیم. شاید همسر اول آن خانم فرد مناسبی برای او به شمار نمی رفت، اما من مطمئن هستم که دارای نقاط قوتی بوده در غیر اینصورت خانم هیچ گاه راضی نمی شده که با او ازدواج کند.

شاید آقا ضعف هایی داشته اما در مقابل خانم ها از خود نقص هایی نشان داده که نهایتاً هر دو تصمیم به جدایی گرفتند. گاهی اوقات کاملاً منطقی است که بپذیریم دو نفر نمی توانند در کنار هم خوشبخت شوند. این امر بدان معنا نیست که یکی بهتر از دیگری و یا بدتر از اوست. فقط این مفهوم را می رساند که آنها با هم سازگاری ندارند.


من با ارزیابی دوستم موافقم

کاملاً حق با اوست. یک رابطه باید دقیقاً همانطوری باشد که او می گوید. با قبول تصورات اشتباه در مورد روابط (او خیلی بهتر از شوهرش است) ما خودمان را از اصل قضیه دور می کنیم. رابطه به این معنا نیست که چه کسی بهتر از دیگری است بلکه در مورد این است که دو نفر در کنار هم چه کارهایی می توانند انجام دهند و چگونه میتوانند اهداف خود را عملی سازند. این نکته را نه تنها باید در روابط خود در نظر بگیرید بلکه باید هنگامیکه صحبت از سایر روابط نیز به میان می آید آنها را مد نظر داشته باشید.

دفعه آینده که خواستید یک مرتبه در مورد دیگران نظر بدهید از خودتان سؤال کنید که آیا من در حال انتقال دادن تصورات اشتباه خود هستم یا خیر.

این یکی از همان کارهای کوچکی است که می توانید با انجام آن تغییرات بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی خود بوجود آورید. باید تصورات اشتباه را از اذهان خود بیرون کنیم و نوعی نگرش جدید را به دنیا عرضه کنیم. فکر کنید که اگر یک چنین اتفاقی بیفتد چه تغییرات شگرفی در جهان بوجود می آید. همه چیز از خود شما شروع میشود.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز ازاینکه به وبلاگم سری زدین ممنونم.
من شما روبه اسم زندگی آزاد لینک کردم. اگه خواستین میتونین منو به اسن *گچساران وباشت نگین سبز زاگرس *لینک کنین. عیدتون مبارک.

ناشناس گفت...

salam
khaste nabashi
mamnoon ke be man sar zadi
age dost dashti
yahoo biya
vase ghaleb
www.ax9.coo.ir
www.websaz.blogfa.com

ناشناس گفت...

سلام شادی جون کم پیدایی به من سر نمیزنی منتظرتم